ا
گلپايگان يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه كوهستان های آن را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند و همراه با رودخانه ها ی منطقه؛ چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است. مردم اين منطقه به كشاورزي و دام داري اشتغال دارند و برخي از انواع صنايع نيز در اين منطقه ديده مي شود.
مکان های دیدنی و تاریخی
كوهستان های گلپايگان را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند که همراه با رودخانه ها ی منطقه چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است.
صنايع و معادن
صنايع كارخانه ای شهرستان گلپايگان، كارخانه پنيرسازی، ماشين سازی، توليد پوليكا، توليد دانه طيور، موزاييک سازی، سنگ بری و توليد گچ است. هم چنين با احداث سد سنگی روستای اختخوان در 1335 زمين های زيادی به زير كشت رفت.
کشاورزی و دام داری
كشاورزی در اين شهرستان به گونه سنتی است، ولی درسال های اخير تراكتور و خرمن كوب هم به كار گرفته می شود. فرآورده های كشاورزی شهرستان گلپايگان، عبارتند از : گندم، نخود، آفتاب گردان، لوبيا، عدس، ماش، كنجد، سيب زمينی، سبزی، چغندر قند، هويج، كدو، بادمجان، فلفل، خربزه، هندوانه، گرمك، طالبی، خيار، انگور، شبدر و يونجه. باغداری نيز در اين ناحيه رونق دارد و گونه های گوناگون ميوه مانند سيب، گلابی، گيلاس، گردو، آلبالو، بادام، و … در آن يافت می شود. هم چنين دام پروری و مرغ داری سنتی و علمی در اين شهرستان رواج داشته و بسياری از مردم اين منطقه به پرورش دام های گوسفند، بز، گاو و طيور اشتغال دارند.
مشخصات جغرافيايي
شهر گلپايگان، مركز شهرستان گلپايگان، با پهنه ای حدود 3 هزار و 360 هكتار، در باختر استان اصفهان، در مسير راه خمين – خوانسار، در 33 درجه و 27 دقيقه و 15 ثانيه پهنای شمالی و 50 درجه و 17 دقيقه و 15 ثانيه درازای خاوری نسبت به نيمروز گرينوبچ و بلندی يك هزار و 830 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال و باختر به استان مركزی، از خاور به شهرستان برخوار و ميمه و از جنوب به شهرستان خوانسار محدود است. هوای گلپايگان معتدل و خشك بوده و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 37 درجه سانتی گراد بالای صفر و كم ترين آن ها در زمستان ها 10 درجه زير صفر است. ميانگين باران ساليانه گلپايگان 300 ميلی متر می باشد. شهرستان گلپايگان از نواحی نيمه بيابانی است و به دليل نزديكی به كوير مركزی، بارندگی آن كم و دارای زمستان های سرد و تابستان های گرم است. در اثر دگرگونی درجه حرارت بادهادی شديد در روی زمين می وزد كه گاهی تا چندين روز ادامه دارد. ( برای اطلاعات بيش تر نگاه کنيد به اطلاعات جغرافيايی گلپايگان )
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
گلپايگان از شهرهای كهن و بخشی از شهرهای مركزی ايران است، كه پيوسته گاهواره فرهنگ و دانش بوده است. شهر گلپايگان در اصل « ورتپاتکان » به معنی شهر يا سرزمين ورتپات بوده که يكی از نام های ايران نيز می باشد. سپس به مرور زمان «وردپاتكان»، «وردپاذكان»، «گردپاذكان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپايگان» شده است. ورد يا وارد، به معنی گل سرخ فارسی است و در نتيجه تغييراتی كه از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبديل به « گل » شده است. پات از مصدر پاييدن، به معنی نگاهبانی كردن است. و « وردپات » گل نگاهدار معنی می دهد. پات پس از مدتی « پاذ» و سرانجام تبديل به « پای » شده است. واژه « كان » كه سپس « گان » گرديده در آخر نام شهرها و آبادی های بسياری چون اردكان، زنگان، ارزنگان و ارزنكان … آمده است. گلپايگاندر اواخر دوران ساسانی از جايگاه تاريخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و استراتژيك ويژه ای برخوردار بوده و گردپاذكان نام داشته است. شهر گلپايگان در دهه های نخستين سده نخست هجری قمری به دست مسلمانان افتاد و از آن پس در قلمرو امويان، عباسيان، صفاريان، ديلميان، سلجوقيان، خوارزم شاهيان، مظفريان و ايلخانيان مغول قرار داشت. شهر گلپايگان در روزگار فرمانروايی صفويان از مراكز مهم علم و ادب بوده است.
ساس آنچه كه از متون تاريخي مانند نزهت
القلوب نوشته حمد ا... مستوفي بر مي آيد: گلپايگان 5225 سال بعد از هبوط آدم توسط
هماي چهر آزاد، دختر بهمن كياني (بهمن دراز دست) پوراسفنديار رويين تن، كه به تخت
پادشاهي جلوس كرده بود ساخته شد و از ابتدا اين شهر را به نام خود چهرآزادگان و يا
گلبادگان ناميد.(حمدالله مستوفي، 1366، ص75) بر اساس شواهد باستان شناسي و بررسي ها
انجام گرفته بر روي سنگ نبشته هاي تاريخي، سابقه سكونت انسان اوليه در دشت گلپايگان
به حدود هفت هزار سال قبل مي رسد ولي شروع مدنيت را مي بايست هم زمان با اواسط
حكومت سلسله هخامنشي دانست كه كاربري اين شهر به عنوان يك پادگان بزرگ تغيير يافت و
حتي گروهي را اعتقاد بر اين است نام اوليه اين شهر گردپاذگان بوده است.(برهان
قاطع،1361، ذيل گلپايگان)، گروهی دیگر نام اصلی آن راگَرپادگان به معنی کوهپایه
میدانند. «گَر» در زبان پارسی میانه به معنای کوه است. (گریوه و گریبان هم از همین
ریشه هستند).
به هرحال پس از حمله اعراب مسلمان گروهي از
آنان در اطراف اين شهر ساكن شده و نام آن را معرب گردانيده ،جرفادقان ناميدند. در
دوران بعد از اسلام علي الخصوص در دوران عباسيان گلپايگان از مناطق معتبر و آباد
كشور بوده است، ولي اوج شكوفايي و آباداني آن در زمان حكومت سلجوقيان به خصوص محمد
بن ملكشاه سلجوقي بوده كه آثار و ابنيه زيادي از جمله مناره و بازار و مسجد جامع را
از خود باقي گذاشته است.
از آن پس به دنبال آشوب هاي اسماعيليه و فتنه
مغول و يورشهاي تيمور اين شهر از اعتبار و رونق ساقط گشت و تنها در زمان اوزون حسن
بود كه مجددا نامي از آن بر سر راه تجاري همدان به اصفهان به ميان مي آيد. آخرين دوران طلايي آن كه آثار و ابنيه تاريخي موجود، مبين
رونق شهردر آنزمان مي باشد، مقارن با دوران حكومت شاه عباس كبير و امارت امامقليخان
سردار بزرگ صفوي در گلپايگان مي باشد.
با شروع فتنه افغان گلپايگان كه مقر فرماندهي
عليمردان خان بختياري و محل تجمع نيروهاي كمكي به اصفهان بود به شدت از طرف محمود
افغان مورد انتقام جويي واقع گشت و نه تنها اكثر اهالي آن از دم تيغ گذشتند بلكه
اغلب آثار و ابنيه و تاسيسات كشاورزي و قنوات آن هم تخريب گشت و ديگر هرگز اين شهر
به اعتباري كه در گذشته داشت، دست نيافت. شهري كه بنا به گفته ظل السلطان زماني از
حدود 200 الي 300 هزار نفر جمعيت برخوردار بود، هرچند كه به اين اظهار نظر بايد با
ديده ترديد نگريست، در زمان حكمراني ظل السلطان به زحمت حدود 15 هزار نفر جمعيت
ساكن را در خود جاي داده بود و نماي شهر به ويرانهاي بزرگ مي ماند. (اشراقي، 1383، ص157 به نقل از تاريخ مسعودي نوشته ظلالسلطان)
گلپايگان از طرف شمال به محلات و كمره (خمين) و
از طرف مغرب به كوه هاي بختياري و اليگودرز و از طرف جنوب به خوانسار و كوههاي
بختياري و از طرف مشرق به كوه شيخ احمد و كوه صالح محدود است. ارتفاع آن از سطح
دريا 1818 متر است. (مبناي ارتفاع سطح متوسط آب خليج فارس
در منطقه فاو كه مبناي مسطحات اروپائي مي باشد.) گلپايگان از مناطق نيمه صحرايي است
و به علت نزديكي به كوير مركزي بارندگي آن كم و داراي زمستان هاي گرم مي باشد و
هوايش متغير است. دشت گلپايگان، وسيع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آب
هاي زيرزميني تامين مي گردد.
بناي مناره آجري سلجوقي در زمره بلندترين مناره
هاي قرن پنجم هجري قمري كه داراي دو در است و در درون آن پلكاني تعبيه شده است.
قسمت هاي پايين و بالاي مناره مرمت گرديده و داراي كتيبه آجري است كه اين كتيبه به
خط كوفي نوشته شده و فاقد تاريخ مي باشد و متن كتيبه آن از آ يات كلام الله مجيد
است.اين مناره با قدمتي حدود 900سال در برابر عوامل طبيعي (زلزله، باد، باران، سرما
و گرما) سرفراز برجاي مانده است و از جمله بلندترين مناره هاي ايران مي باشد. دو
راه پله دارد كه بصورت دوراني با 64پله به بالاي مناره مي توان صعود كرد. اين مناره
از زمان سلجوقيان مي باشد كه ساختمان آن را احتمالا با ساختمان مسجد جامع و بازار
چهارسوق همزمان مي دانند. تا حدود چهل سال قبل، اطراف آن
خرابه و چاله چوله بود كه مردم گاهي از آنجا خاك مي بردند و قطعه هاي ظروف سفالين
شكسته نيز ديده مي شد و آن محل را چاله هاي پامناره مي گفتند. جاي خندقي هم بود كه
يك قسمت آن را براي زمين ورزش صاف كرده بودند ولي اكنون فقط چند متري اطراف مناره
را حصار نموده اند. گفته مي شود اين مناره براي راهنمايي كاروانيان بوده و بالاي آن
چراغ نصب مي كرده اند و در جنوبي چهارسوق از جلوي مناره شروع مي شده است. فعلا
خيابان، گودتر از سطح پاي مناره و بازار چهارسوق است. دوشير قبلا در محل پاشيرا
نزديك مقبره باباعبدالله در كنار جاده قافله و ابتداي كوچه حكومتي بودند. ميدان
پاشيرا نسبتا وسيع و دكه بازي و ورزش بچه هاي محل بود و براين شيرها كه وسيله
سرگرمي بچه ها بود سوار مي شد ند وبازي مي كردند.بعد از خيابان كشي چون خيابان چند
متري از جاده قافله فاصله پيدا كرد و زمين هاي اطراف پاشيرا را با قسمتي از جاده
قديم به مالكين آن حدود دادند و ميدان پاشيرا را هم گودبرداري نمودند كه رختشوي
خانه بسازند. شير هاي سنگي رابا تخته و گرده چوب و غلطك كه بوسيله دو گاو نر كشيده
مي شد، تك تك به پاي مناره منتقل كردند. شيرهاي سنگي امروز در زير سايه مناره
سلجوقي محبوس اند.
بناي سیداسادات كه مربوط به دوران قرن هشتم
هجري است، داراي ايوان و غرفه هاي دو طبقه و گلدسته و گنبدي به بلندي 9 متر
است. تزئينات سمت شمال شرقي و جنوب شرقي اين بقعه از نظر
ظرافت كار شايان توجه مي باشد. درسال1354 شمسي يك خيابان جديد كنار اين امامزاده و
ساختمان مسجد جامع احداث گرديده است. بنا به نوشته اشعاري كه برروي سنگ حك شده است
و سنگ مزبور در طرف راست در ورودي بقعه مي باشد، سه تن از فرزندان حضرت امام موسي
كاظم (ع) به نام هاي : امامزاده اسحاق،امامزاده منصور و امامزاده رضا در آنجا مدفون
اند. قبر ديگري به نام امامزاده يحيي فرزند حضرت امام علي النقي (ع) مي باشد.اين
بقعه مباركه در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار توسط مردي محتشم به نام حاج ميرزا مهدي
خان تعمير و مرمت گرديده است. بناي جامع گلپايگان از مساجد مهم تاريخي دوران سلجوقي
است. اين مسجد داراي صحن و شبستان وسيع و گنبد بزرگ آجري مي باشد و متعلق به زمان
محمد بن ملكشاه سلجوقي و از حيث نكات فني و ساختماني داراي امتيازات فراواني مي
باشد. ازخصوصيات مسجد و گنبد آن دارا بودن كتيبه هاي آجري متعدد و تزئينات فراوان
دوره سلجوقي است. در متن كوفي گنبد، نام محمد بن ملك شاه خوانده مي شود و اطراف
محراب بزرگ زير گنبد در متن كتيبه اي نام باني آن بناي عظيم را، ابونصربن محمد بن
ابراهيم آورده اند. همچنين بربدنه هاي مختلف شبستان نام بزرگان دين و جملات مذهبي
را به خط كوفي آجري نوشته اند. در زمان فتحعلي شاه قاجار شبستان هاي ساده طرفين
گنبد و بناهاي شرقي و غربي مسجد را احداث نموده و بر ساختمان هاي گنبد عهد سلجوقي
افزوده ا ند. ساختمان گنبد عهد سلجوقي متعلق به اوايل قرن ششم هجري قمري است. بناي
بقعه هفده تن از ابنيه قرن 11 هجري قمري است.درزمان شاه عباس اول صفوي كه بر طبق
كتيبه سر در آن در سال 1032 هجري قمري ساخته شده است. بر روي بناي هشت گوش بقعه
گنبد، كاشي كاري باشكوهي قرار گرفته است كه از لحاظ ساختماني و تزئين كاشيكاري
بسيار جالب و زيباست. كتيبه منظوم ا رسي مفصلي در توصيف شاه عباس اول صفوي در اين
بنا به يادگار مانده و حاكي از احداث اين بقعه بوسيله امام قلي خان سردار معروف آن
زمان است. طبق شجره نامه موجود در اداره اوقاف و هفده تن افرادي كه در اين محل
مدفون اند عبارتند از: امام زاده ابو الحسن فرزند امام حسن مجتبي (ع)، سلطان
اسماعيل فرزند امام جعفر صادق (ع)، صالح و قاسم فرزندان جعفربن علي (ع)، عباس و
حسين فرزندان حضرت موسي بن جعفر(ع)، شهربانو و حليمه و صفورا دختران حضرت حضرت موسي
بن جعفر (ع) ، علي اكبربن علي بن حسين (ع)، محمد بن محسن بن علي بن حسين(ع)، محمود
و محسن و عبدالله بن يحيي بن امام موسي الكاظم (ع)، موسي و مظفر فرزندان جعفر طيار،
اسحق فرزند ا براهيم كه مشخص نيست ابراهيم مزبور به كدام امام منتسب است. بقعه ناصر
بن علي بن ابي طالب(ع) درقسمت شرقي هفده تن و در فاصله چند متري آن است. در مورد
شهادت اين بزرگوار شايعاتي وجود دارد كه از سنگدلي قاتلين او دارد و مي گويند كساني
كه او راشهيد كرده اند، از ايادي خليفه عباسي بوده اند و
در نهايت بي رحمي اورا زنده لاي جرز ديوار گذاشته و شهيد كرده اند. اين بقعه نيز
توسط امام قلي خان سردار لايق دربار صفويه ساخته شده كه بعدا تعمير گرديده است. از
جمله كارهاي دستي هنر منبت كاري مي باشدكه از زمان هاي گذشته در اين شهر اساتيد
معروفي داشته است. منبت كاران، انواع نقش هاي جالب را بانيش قلم منبت بر روي چوب
گلابي و گردو و امثال آن در مي آورند و با تلفيق برش سطحي جوش ها و گره هاي چوب
سنجد و برخي چوب هاي جنگلي كه برسطح كار مي چسبانند، وسائل تزئيني جالبي مي سازند.
انواع قاب عكس و ظروف و جعبه هاي منبت كه هنرمندان مي سازند وسايل تزئيني و
دكوراسيون و فروشگاه هاي هنري راتشكيل مي دهد. در گلپايگان و حومه مخصوصا حوزه جلگه
بيش ازپنج شش هزار كارگاه براي قالي بافي دستي به نام ديواري و دار زميني وجود
دارد. انواع قالي نخ فرنگ و فرش هاي معمولي درابعاد مختلف تو دري و نيم و دو ذرعي و
شش ذرعي و نه ذرعي و دوازده ذرعي و سرانداز و پنج چاركي مي بافند. نوعي از فرش
گلپايگان به نام ويس و ياوري با پشم گوسفند و رنگ دندانه و نخ مرغوب و بافت خاص
داراي استقامت فوق العاده مي باشد.
ادامه مطلب