استاد جلیل شهناز از مفاخر موسیقی ایران و اصفهان
۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه
۱۳۹۱ آذر ۱۴, سهشنبه
پل بابا محمود، فلاورجان
برگرفته از سایت کویرها و بیابانهای ایران
تاسیس آن به سال 702 هجری و بنا به روایتی 712 هجری بازمیگردد. این پل توسط حاکم محلی که دست نشانده ایلخان مغول بود بنام اولجاتیو و نامش بابا محمود پدر محمد اشترگانی است پی ریزی و بنا شده است. یکی از ویژگی های این بنا داشتن گرده ای ملایم در حرکت معماری پل است که تقسیم فشار آب را در دو سوی پل تنظیم می نماید. این پل بارها توسط حاکم زمان تعمیر و بازسازی شده است طول پل حدود 152 متر، عرض از 5 الی 8 متر متغیر است و ارتفاع آن از سطح بستر رودخانه 720 سانتی متر میباشد.
این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۴۵ با شمارهٔ ثبت ۶۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این پل در 28 کیلومتری جنوب غربی اصفهان و حدود 2 کیلومتری پیربکران بر روی زاینده رود ساخته شده است. این پل چون در باغ محمود که از روستاهای شهرستان لنجان است قرار گرفته به پل باغ محمود نیز شناخته می شود
توضیح شخصی
شخصا خاطرات زیادی ازاین پل و مزارع اطراف آن دارم . در فاصله کوتاهی ازاین پل منطقه ای وجود دارد بنام مزارع سهر که درآن منطقه باغ کوچکی داشتیم که پر بود از درختان پسته و سیب و گلابی و انواع میوه های محلی و نیز قطعه زمین برنج کاری و همچنین یک قلمستان از درختان باصطلاح محلی کبوده که در حقیقت همان سپیدار است واکثر پایان هفته ها را با پدر و مادر و خانواده به این باغ میرفتیم و بسیاری اوقات برای تفریح و شنا و گاهی با پدر بزرگ برای ماهی گیری به پل بابا محمود می آمدیم
در نزدیکی پل بابا محمود روستایی بود بنام دارگان که کدخدا داشت و از منسوبین ما بود و بسیار مرد مهربان و عزیزی بو بنان شرافت و بسیاری اوقات با خانواده در آن روستا شب ها و روزها را میهمان او بودیم . روانش شاد و یاد همه عزیزان در گذشته
گرامیست
درچه پیازوکوه دنبه
بر گرفته از وب سایت فرصت آنلاین
درچه پیاز شهری است بسیار وسعتیافته که یکی از شهرهای شهرستان خمینیشهر محسوب میشود. این شهر در طول جغرافیایی 33دقیقه و 51درجه و عرض جغراقیایی 37دقیقه و 32درجه با ارتفاع حدود 1598متر از سطح دریا در 11کیلومتری جنوب باختری اصفهان و نزدیک ده «گزین» (محل جنگ شاه اسماعیل اول با الوند بیگ آققویونلو) قرار دارد. کوه «دنبه» در شمال خاوری و کوه «پهن» در جنوب خاور آبادی است.
دستگرد خیار
دستگرد خیار واقع در جنوب غرب شهر اصفهان ومرز بین شهرستان فلاورجان واصفهان محسوب می گردد. دستگرد خیار از شمال به رود خانه زاینده رود ودر بخشی به روستای قائمیه (دنبه )وازغرب به دامنه کوه که اکنون منطقه مسکونی گلزار در آن واقع شده و از جنوب به امتداد کوه صفه که الان کوی امیریه وشهرک ولی عصر می باشدواز شرق به خیابان سیمین (سهره وردی )محدود می باشد. مردم بومی آن داری لهجه اصفهانی می باشند ،شغل اولیه مردم آن کشاورزی ودامپروری بوده است لیکن با توسعه شهر نشینی وگذر اتوبان ذوب آهن در سالهای پایانی دهه 1340به مرور از حجم روستا نشینی کاسته وبه میزان شهر نشینی آن افزوده گردیده است تا جائی که امروز شهرک های امیر حمزه ،ولی عصر ،کوی گلزار ،پردیس وچندین مجموعه بزرگ وکوچک دیگر در حاشیه آن ایجاد گردیده است .از جاذبه های موجود در دستگرد خیار می توان باغ های سرسبز آن ،باغ پرندگان ، ساحل زیبای زاینده
رودو.. اشاره نمود .
به متن فوق باید محصول خیار بسیارخوشبو, کوتاه و کمی چاق ترازخیارهای قلمی دستگرد را اضافه کرد که بنظر میرسد وجه تسمیه دستگرد خیار نیز ناشی از این محصول و کیفیت بسیار بالای آن باشد این نوع خیار تقریبا همیشه با گل زیبای زرد رنگش به بازار اصفهان عرضه میشد
دانشنامه ایرانیکا
۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه
هاتف اصفهانی
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت هم این و هم آن
دل فدای تو، چون تویی دلبر
جان نثار تو، چون تویی جانان
دل رهاندن زدست تو مشکل
جان فشاندن به پای تو آسان
راه وصل تو، راه پرآسیب
درد عشق تو، درد بیدرمان
بندگانیم جان و دل بر کف
چشم بر حکم و گوش بر فرمان
گر سر صلح داری، اینک دل
ور سر جنگ داری، اینک جان
دوش از شور عشق و جذبهٔ شوق
هر طرف میشتافتم حیران
آخر کار، شوق دیدارم
سوی دیر مغان کشید عنان
چشم بد دور، خلوتی دیدم
روشن از نور حق، نه از نیران
هر طرف دیدم آتشی کان شب
دید در طور موسی عمران
۱۳۹۱ آذر ۷, سهشنبه
خربزه گرگاب اصفهان
خربزه
از میوه های مشهور اصفهان که در روستای سین گرگاب بعمل میآمد و بسیار پر آب و خوشمزه بود خربزه است این محصول از پوسته نازک زرد رنگ و بسیار شکننده ای برخوردار بود و با کمترین فشار از هم باز میشد
کشاورزان برای جلوگیری از ترک برداشتن و شکسته شدن پوسته خربزه اجازه عبور اتومبیل از نزدیکی مزارع خربزه را نمیدادند زیرا لرزش ناشی از عبور خودرو پوسته نازک و لطیف آنرا میشکست
خربزه گرگاب از عطر و طعم فوق العاده ای برخوردار بود و
بندرت میتوان خربزه ای با عطر و لطافت آن پیدا کرد
میوه به
از محصولات کشاورزی معروف اصفهان یکی هم به است که بهترین و خوشبو ترین آن در منطقه معروف به گورتون به عمل می آمد . این میوه درختی که از یک لایه زرد رنگ مانند کرک پوشیده شده است از عطر و بوی خوش آیندی برخوردار است و مربای به در اصفهان با رنگ زیبای قرمز آن از ساکنین دایمی سفره های صبحانه مردم اصفهان بوده و هست
شرح زیر از سایت صدا و سیمای کردستان گرفته شده است
|
۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه
مخاطرات طبیعی در استان اصفهان
مخاطرات طبیعی در استان اصفهان
استان اصفهان، همچون بعضی از استانهای دیگر، کمابیش با حوادث و بلایای طبیعی روبه رو می شود. از مهم ترین حوادثی که در این استان اتفاق می افتد باید به زلزله، سیل، رانش زمین، توفان و خشکسالی اشاره کرد.
استان اصفهان، همچون بعضی از استانهای دیگر، کمابیش با حوادث و بلایای طبیعی روبه رو می شود. از مهم ترین حوادثی که در این استان اتفاق می افتد باید به زلزله، سیل، رانش زمین، توفان و خشکسالی اشاره کرد.
بیابان ها و پوشش گیاهی استان
بیابان ها در استان
استان اصفهان با مساحتی بالغ بر 5/10 میلیون هکتار، دارای 6 میلیون هکتار مرتع، 2/3 میلیون هکتار بیابان و یک صد هزار هکتار جنگل است.
این استان به دلیل وضعیت خاص آب و هوایی جزء مناطق خشک و نیمه خشک کشورمان محسوب می شود. قسمت های شمال و شمال شرقی استان که شهرهای کاشان، آران و بیدگل، نطنز، اردستان، نائین و اصفهان در آن قرار دارند دارای اراضی لم یزرع، کویری، شنزار و بیابان می باشد. ویژگی مناطق عبارت است از:
1-بارندگی اندک کم تر از 100 میلی متر 2- تبخیر بالای 2000 میلی متر، رطوبت نسبی بسیار پائین 3- داشتن خاک های شور و قلیایی 4- محدودیت آب و هوا از نظر کمی و کیفی و بالاخره محدودیت
رشد طبیعی جمعیت و آب و هوا و منابع آبی استان
- پیوستن روستاهای حومه ی شهرها به شهرها در اثر توسعه ی نقاط شهری.
- تبدیل تدریجی پاره ای از مراکز روستایی به مراکز شهری.
گفتنی است که این استان ترکیب خاصی از جمعیت دارد که با لهجه و آداب و رسوم ویژه خویش به سر می برند .
مهاجرتهایی که پس از انقلاب در این استان صورت گرفته به سه دسته تقسیم می شود:
- مهاجران جنگ تحمیلی.
معاودین و پناهندگان کرد عراقی.
مهاجران افغانی.
نگاهی به جغرافیایی انسانی استان
وجه تسمیه ی اصفهان: اسپَدانا، اسپادانا،گی، جی، اسپهان، اصبهان، اصفهان نام های مختلف این شهر در طی قرون و اعصار بوده است و پرفسور هرتسفلد می گوید: نام اصفهان ابتدا "انزان" بوده و سپس گالبیان یا گی تبدیل شده و از دوره هخامنشیان به بعد " گی" به "جی" مبدل گشته و هنگام حمله اعراب این شهر "جی" نامیده می شده است
در تاریخ اصفهان آمده است که اصفهان را : ( نخست به نام جی می خواندند و گویا این نسبت به پادشاهان " جیان" است که قرن ها قبل از کیان بر ایران سلطنت داشتند.جی به معنی پاک است و بعضی گویند بانی شهر ابتدا تهمورث بود که چهار دیه: دردَشت و جوباره و کوشک و کرّان را به یک دیگر اتصال داد و بعدها جمشید، بر آبادانی بلده و بلوکات افزود. اسپهان و سپاهانش از آن رو خوانند که قدیم، لشگرخانه ی کیان بود و عَلم "کاویانی" را که لوای ایرانیان بود، مردم اصفهان در دست داشتند و این شرافت را خاصّ آن ها دانسته اند.
در برهان قاطع آن را اصبهان که جمع سپاه است ذکر کرده اند و اصباهان معرف اسپاهان است.
نگاهی به جغرافیای استان اصفهان
نگاهی به جغرافیای استان اصفهان
استان اصفهان با مساحت 5/106179 کیلومتر مربع در مرکز فلات مرکزی ایران قرار گرفته و به علت گستردگی، شامل بخشهای متعدد کوهستانی و جلگه ای می باشد. استان اصفهان حدود 104650 کیلومتر مربع مساحت دارد و بین 31 درجه و 26 دقیقه تا 34 درجه و 30دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 30 دقیقه تا 55 درجه و 50 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است این شهرستان در مرکز ایران و در دشت سبز و خرم زاینده رود واقع شده از شمال به شهرستان اردستان ، برخوار و میمه و استان های سمنان، قم و مرکزی، از جنوب به شهرستان قمشه و استان فارس، از مشرق به شهرستان نائین و استان های یزد و خراسان، و از مغرب به شهرستانهای نجف آباد، خمینی شهر و فلاورجان و استان های لرستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد است. این شهرستان، دارای 6 بخش به نامهای مرکزی، کوهپایه، جرقویه سفلی، جرقویه علیا، جلگه، بن رود و 8 نقطه شهری است و دارای 19 دهستان، 71 شهرستان و 39 بخش می باشد.
سیمای اقتصاد کشاورزی استان اصفهان
با آن که استان اصفهان در دهه های اخیر به سوی صنایع و خدمات گرایش بیشتری پیدا کرده کشاورزی آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. در اصفهان بوستانها و باغستانها و موزارها به میزان حیرت بخشی توسعه دارد .زاینده رود مهم ترین عامل تعیین کننده ی کیفیت و کمیّت کشاورزی در استان اصفهان می باشد. استان به سه منطقه ی دشت، کوهستانی و کوهپایه ای و بیابانی با پوشش گیاهی کم تقسیم می شود.
استـان اصفهان در کنار فعالیت های بزرگ صنعتی دارای توان بالایی در بخش کشاورزی می باشد و از بزرگترین تولید کننده های خربزه سرخ و زرد، سیب زمینی، سیب درختی، پیاز و در زمینه ی محصولات اساسی نیز عملکرد گندم، جو و برنج آن نیز در ردیف بالاترین عملکردهای کشور است.
محصولات این استان از قبیل :
حبوبات، برنج، تنباکو، توتون، زعفران، انگور و میوه های این شهر از قبیل خربزه، هندوانه، انار، سیب، به، هلو، انگور، وغیره معروف است به جز هلو بقیة میوه های آن شهر از نزدیک پائیز تا نوروز می مانند. خربزه اصفهان شهرت بسیار دارد و اکثر مخصوص برخوار است و در قریة سیمین و گرگاب بهتر از جاهای دیگر دیده می شود. شکر پاره(قسمی از زرد آلو) و شـاه میوه (قسمی از امـرود) آن بی مانند است. به و سیب آن در خوش طعمی بی نظیر می باشد.
اصفهان یکی از صادر کنندگان میوه های درختی است. به،گلابی، سیب و گیلاس از مهمترین میوه های این استان است.
محصولات دائمی استان شامل میوه جات هسته دار، میوه جات دانه دار و باغات گردو، فندق، بادام، پسته، خرما، خرمالو، پرورش گل و باغات مخلوط است. حدود 10% اراضی استان را باغات میوه در بر گرفته است که 4/2 % از تولیدات کشور را به خود اختصاص داده است.
جاذبه های گردشگری در استان اصفهان
جاذبه های گردشگری در استان اصفهان
اصفهان از نظر جذب جهانگرد یکی از مهمترین شهرهای ایران است که از دوره های مختلف تاریخی آثار زیادی در این شهر باقی مانده است. هر ساله تعداد زیادی جهانگرد داخلی و خارجی برای دیدن آنها به اصفهان می آیند. البته بیشترین این ابنیه مربوط به دوره سلجوقیان و صفویان است.در اصفهان، علاوه بر آثار و ابنیه، رودخانه زاینده رود عامل دیگری برای جذب نیروی جهانگرد داخلی و خارجی است. این رودخانه چه در داخل اصفهان و چه در خارج آن دارای مناظر بدیع و تفرجگاههای زیبایی است. در داخل شهر با ایجاد تعدادی پارک ( پارک بوستان، پارک ملت، آیینه خانه، هشت بهشت و جز اینها) زیبایی رودخانه و پیرامون آن افزون شده است
صنـایع مختـلف اصفهـان
استان اصفهان یکی از مراکز بزرگ صنعتی کشور به شمار می رود و از این لحاظ جایگاه ویژه ای دارد. براساس آخرین سرشماری عمومی کشور، در سال 1375، 7/41 درصد شاغلین استان در بخش صنعت به خدمت اشتغال دارند که رقم قابل توجهی است.
صنایع دستی اصفهان در طول قرنهای متمادی به عنوان نمایندة هنر اصیل اسلامی ایرانی در دنیا شناخته شده است. در ذهن هر شنونده ای همراه با نام اصفهان بی درنگ تصویر کاشیهای معرّق، تابلوهای مینیاتور، قالیهای نفیس و نقشهای قلمکار زنده می شود.
مصنوعات دست ساز این هنرمندان و صنعتگران، نظر خریداران ایرانی و خارجی را به خود جلب کرده است.
صنایع دستی و هنری اصفهان، عبارتند از: خاتم سازی، میناکاری، مینیاتورسازی، نقاشی و تذهیب، منبت کاری، خراطی، نمدمالی، پوست دوزی، عبابافی، قالیبافی، تهیه خورجین و گلیم و جاجیم، زیلو، زری بافی، مخمل بافی، سکمه دوزی، ملیله سازی، نقره سازی، قلمزنی، قلمکاری و ملیله دوزی، قلابدوزی، کاشی و سرامیک(دستی)
جهانگردان دورة صفوی نوشته اند در زمان شاه عباس پارچه های ابریشمی و پشمی زیبایی در این شهر می بافتند. همچنین انواع پارچه های زربفت در آن رواج یافت. (هم اکنون نیز در اصفهان پارچه های ابریشمی و مخمل و پارچه های پنبه یی تهیه می شود.) و هنرمندان بهترین لوازم تحریر از قبیل کاغذ و دوات و جز اینها فراهم می ساختند و در صحافی و تجلید شاهکارهایی پدید می آوردند. هچنین در ساختن سلاحهای آتشین و انواع شمشیرها و صنعت شیشه سازی و سفال کاری استادان ماهری به صنایع مزبور مشغول بودند. مذهّب کاری، بارودسازی، سفال سازی، ابزار آهنی و فولادی از قبیل شمشیر و غیره رواج دارد.
در تاریخ صنایع ایران درباره فلز کاری در دورة قاجاریه آمده است: در اصفهان انواع و اقسام ظروف برنجی مانند سینی های بزرگ و کوچک، قندیل یا چراغهای مشبک و انواع کاسه، بشقاب، شمعدان وغیره می ساختند. ظروف نقره نیز در اصفهان ساخته می شد و روی آن طرح گل و تصاویر و غیره نقش می کردند. تکمه های کوچک فلز، استخوان و غیره را پهلوی یکدیگر قرار داده خاتم سازی می کردند. خوشبختانه در حال حاضر نیز صنایع مختلف مربوط به اصفهان با ابداع و نوآوریهای جدید همچنان در اصفهان رایج است و از این دیدگاه مردم اصفهان هنرمندترین مردم کشور ایران محسوب می شوند.
صنایع مهم استان اصفهان عبارت اند از:
صنایع ذوب آهن
صنایع فولاد مبارکه
صنایع پلی اکریل ایران
صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی
صنایع نساجی و چرم سازی
صنایع شیمیایی
صنایع کانی غیر فلزی
صنایع چوب
صنایع فلزی
صنایع خودرو و موتور متحرکه
صنایع ریخته گری و تغییر شکل فلزات
صنایع برق و الکترونیک
صنایع ماشین آلات و ساخت تجهیزات و واحدهای دیگر صنعتی.
|
۱۳۹۱ آبان ۳۰, سهشنبه
وجه تسميه اصفهان
شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهاي : آپادانا ، آصفهان ، اسباهان ، اسبهان ، اسپاتنا ، اسپادنا ، اسپاهان ، آسپدان ، اسپدانه ، اسپهان ، اسپينر ، اسفاهان ، اسفهان ، اصباهان ، اصبهان ، اصپدانه ، اصفاهان ، اصفهان ، اصفهانک ، انزان ، بسفاهان ، پارتاک ، پارک ، پاري ، پاريتاکن ، پرتيکان ، جي ، داراليهودي ، رشورجي ، سپاهان ، سپانه ، شهرستان ، صفاهان ، صفاهون ، گابا ، گابيان ، گابيه ، گبي ، گي ، نصف جهان و يهوديه سرشناس بوده است
بریانی اصفهان
از جمله غذاهای معروف نصف جهان بریانی است.
مواد لازم :
گوشت گوسفند 500 گرم
جگر سفید 200 گرم
ادویه 2 قاشق مرباخوری
جگر سفید 1 عدد
پیاز 4 عدد
زردچوبه قدری
فلفل قدری
نمك قدری
گوشت گوسفند 500 گرم
جگر سفید 200 گرم
ادویه 2 قاشق مرباخوری
جگر سفید 1 عدد
پیاز 4 عدد
زردچوبه قدری
فلفل قدری
نمك قدری
طرز تهیه :
گوشت گردن گوسفند باشد , اگر
موجود بود , جگر سفید گوسفند پخته و چرخشده باشد , ادویه اصفهانی باشد , نان سنگك
باشد .
گوشت را با 2 عدد پیاز و ادویه می گذاریم بپزد , جگر سفید را هم پس از پختن چرخ و سرخ می كنیم , گوشت پخته شده را با 2 عدد پیاز باقی مانده چرخ می كنیم و نمك و فلفل و زرد چوبه را به میزان لازمه و علاقه شخصی به گوشت اضافه می كنیم و با هم مخلوط می كنیم , سپس در یك تابه كوچك و یا كفگیر مخصوص بریانی اصفهانی , كمی روغن ریخته بطوریكه كف آن چرب و داغ شود , هر بریانی را به اندازه همبرگر یا به شكل بیضی كف ظرف پهن می كنیم و روی حرارت می گیریم كمی كه داغ شد روی یك تكه نان سنگك یك قاشق از آب غلیظ گوشت می ریزیم كه فقط نان كمی مرطوب شود , بعد دارچین روی نان مرطوب ریخته و بریانی را روی نان بر می گردانیم و مقداری سبزی معطر ( ریحان , نعناع و ترخان خشك و پودر شده ) روی آن می ریزیم , در پایان مقداری جگر پخته و سرخ شده كنار بریانی میریزیم .در صورت رعایت مقادیر مواد اولیه این غذای سنتی برای 4 تا 6 نفر کافیست .
گوشت را با 2 عدد پیاز و ادویه می گذاریم بپزد , جگر سفید را هم پس از پختن چرخ و سرخ می كنیم , گوشت پخته شده را با 2 عدد پیاز باقی مانده چرخ می كنیم و نمك و فلفل و زرد چوبه را به میزان لازمه و علاقه شخصی به گوشت اضافه می كنیم و با هم مخلوط می كنیم , سپس در یك تابه كوچك و یا كفگیر مخصوص بریانی اصفهانی , كمی روغن ریخته بطوریكه كف آن چرب و داغ شود , هر بریانی را به اندازه همبرگر یا به شكل بیضی كف ظرف پهن می كنیم و روی حرارت می گیریم كمی كه داغ شد روی یك تكه نان سنگك یك قاشق از آب غلیظ گوشت می ریزیم كه فقط نان كمی مرطوب شود , بعد دارچین روی نان مرطوب ریخته و بریانی را روی نان بر می گردانیم و مقداری سبزی معطر ( ریحان , نعناع و ترخان خشك و پودر شده ) روی آن می ریزیم , در پایان مقداری جگر پخته و سرخ شده كنار بریانی میریزیم .در صورت رعایت مقادیر مواد اولیه این غذای سنتی برای 4 تا 6 نفر کافیست .
۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه
خیابان های اصفهان
هر خیابان در اصفهان داستانی دارد که با بازخوانی آن می توان علل و موجبات ساخت
آن را یافت و البته وقتی شخصی از این داستان اطلاع داشته باشد، قدم زدن در
آن خیابان لطف دیگری دارد. در دوره رضاشاه خیابان هاتف و نشاط کشیده شد و چهارباغ
خواجو به میدان طوقچی وصل گردید. این خیابان شمالی جنوبی رفت و آمد را در بخش های
شرقی شهر بسیار آسان نمود. (برای بررسی تاریخ ساخت این خیابان ها به کتاب تحولات
عمران و مدیریت شهری اصفهان در دوره پهلوی دوم مراجعه شود) در همین زمان ها نیز
خیابان سپه و سپس خیابان حافظ، خود را به دهانه های میدان نقش جهان رسانیدند. به
واقع میدان نقش جهان که با هیچ خیابانی ارتباط نداشت(جز با چند کوچه تنگ مانند پشت
مطبخ) توسط دو خیابان سپه و حافظ به مجموعه گذرهای شهری ارتباط یافت. همین امر هم
موجب رونق و شکوفایی این میدان گردید..
اما رفت و آمد از دروازه دولت به سمت گذرهای شرقی از دو راه امکان داشت. اول از خیابان کمال اسماعیل و دوم از راه خیابان سپه. مسلم است در زمانی که نقطه ثقل تجاری و اداری شهر دروازه دولت بود و میدان نقش جهان نیز در حال رونق گرفتن و شکوفایی، بار ترافیکی خیابان سپه به شدت زیاد شده بود. خیابانی که شاید به دلیل دهانه میدان نقش جهان ناچار شده بودند عرض آن را کم بگیرند.
اما رفت و آمد از دروازه دولت به سمت گذرهای شرقی از دو راه امکان داشت. اول از خیابان کمال اسماعیل و دوم از راه خیابان سپه. مسلم است در زمانی که نقطه ثقل تجاری و اداری شهر دروازه دولت بود و میدان نقش جهان نیز در حال رونق گرفتن و شکوفایی، بار ترافیکی خیابان سپه به شدت زیاد شده بود. خیابانی که شاید به دلیل دهانه میدان نقش جهان ناچار شده بودند عرض آن را کم بگیرند.
۱۳۹۱ آبان ۲۲, دوشنبه
۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه
شعرای صاحب نام
از جمله شعرای صاحب نام دیگر اصفهان میتوان از
طغرایی اصفهانی و شرف الدین حسن اصفهانی متخلص به شفایی و صایب تبریزی که متولد اصفهان بوده و چون نیاکان او در تبریز می زیستند به تبریزی معروف شده نام برد او در اصفهان در گذشت و در باغ تکیه اصفهان مدفون است
محمد علی حزین و سید احمد حسینی معروف به هاتف و عاشق اصفهانی و رفیق اصفهانی و دهقان سامانی که ساکن و متولد سامان یکی از توابع چهارمحال بختیاری آنزمان است بوده و وحید دستگردی و شیخ محمد باقر الفت را نیز میتوان نام برد
اصفهان مهد هنر و هنرمند و هنر آفرینان معروف و شناخته شده ای بوده و بزرگان زیادی در رشته های گوناگون از قالی بافی و صنایع کاشی کاری و معرق کاری و منبت و مشبک و گچ بری و آیینه کاری و هنر نقاشی و مینیاتور در این شهر رشد و نمو نموده و آثاری بسیار گرانبها از خود به یادگار گذارده اند که بسیاری در سازمان یونسکو ثبت و جزو میراث پر ارزش بشریت شناخته شده است . نام و آوازه اصفهان درسراسرجهان و در طول قرن ها زبانزد خاص و عام بوده و همواره موجب افتخار ایرانیان بوده و خواهد بود
جمال الدین محمد اصفهانی
جمال الدين محمد اصفهاني از شعراي معروف قرن ششم هجري ، در اصفهان به دنيا آمد. او ابتدا مشاغل مختلفي را تجربه كرد، سپس به دانش اندوزي و تحصيل علوم ادبي متداول زمان خود و حكمت و رياضي پرداخت و از همان زمانسرودن شعر را آغاز كرد. او با شعراي هم عصر خود خاقاني و نظامي نيز ملاقات كرد كه حكايت ملاقاتش با نظامي را بصورت شعر درآورده است
باغبادران ازنگاه من
در دامنه شرقی کوه رخ که در سر راه اصفهان به شهرکرد قرار دارد و در فاصله شصت کیلومتری از جاده اصلی اصفهان به شهرکرد به طرف شمال که سفر کنید پس از طی مسافت کوتاهی به شهری میرسید که در زمان نوجوانی من روستایی بود مصفا و زیبا با رودخانه پرآب زاینده رود درمیان و مزارع و باغ های مملو از انواع میوه جات بنام باغبادران که در حقیقت باغ بهادران باید نامید
خاندان بهادران که از بزرگان این روستا بودند بنیان گذاران آن و مالکین عمده آن بشمار می آمدند و بیشتر مزارع و باغ ها به آنان تعلق داشت
در مسیرعبوررودخانه زیبای زاینده رود روستا با باغ های متنوع کشیده شده بود و در پیچ و خم های رودخانه که به اصطلاح محلی چم گفته میشد باغات فراوانی احداث شده بود
مزرعه رکن آباد و آبشار زیبای شاه لرها که به گویش محلی شاه لرا گفته میشد در غرب و جنوب غربی روستا قرارداشت
ازخاطرات دوران نوجوانی من شکار مرغ انجیرخواردرباغ وشمندگان که به آن وشمجون میگفتند و شکارکبک درمنطقه شالرا ودرختان گلابی و سیب و زردآلو و نیز بادام و درباغ رکن آباد همیشه برایم دلنشین است
درخت نارون کهنسال درمقابل ورودی باغ خانواده بهادران و گنجشگ های آن که در غروب هرروزگویی حوادث یک روز را برای هم با هیجان و با فریاد تعریف میکردند و تا زمان خوابشان یک لحظه ارامش نداشتند به یاد ماندنیست و برایم خاطره انگیزاست
روان تمامی عزیزان و مهربانانیکه در مسیرزندگیم دراین روستا با من بوده اند شاد وهمیشه برایم گرامیست
۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه
خاطرات زمان کودکی
دسته های عزاداری در قهفرخ مانند تمامی نواحی ایران درماه محرم و مخصوصا در دو روز تاسوعا و عاشورا از شکوه و عظمت خاصی برخوردار بود و دراین شهرستان که در زمان نوجوانی من هنوز درحد روستا بود نیز دو دسته در روزعاشورا راه می افتاد که یکی دسته یخچالی ها و دیگری دسته سید ها خوانده میشد این دو دسته عزاداری درآن روز تا حد ممکن به رقابت
می پرداختند و میکوشیدند با تدارک برنامه های متنوع و هرچه دردناک ترتماشاگران را به حزن واندوه وادارند
در این دسته های عزاداری ازعلم و کتل و انواع پرچم های سیاه و سپید و رنگی و سایرابزارها و لوازم و حتی انواع حیوانات استفاده میشد و با ساز و دهل و نقاره در جلوی دسته و با تجسم صحنه های سرهای بریده بر نیزه ها و تن های خون آلود بی سر و کودکان و زنان بسته شده به زنجیر و عروسک هایی برای تجسم علی اکبر و علی اصغر موجبات حزن و اندوه مردم را فراهم کرده و با زنجیر زدن و سینه زدن به سوگواری رونق می بخشیدند
دراین تلاش ها که از روز تاسوعا شروع و تا پس از غروب عاشورا ادامه داشت گاه صحنه های مضحکی اتفاق می افتاد که ناخواسته برای لحظاتی همه را از سوگواری و گریه و زاری دور میکرد
۱۳۹۱ آبان ۱۶, سهشنبه
پیرمرد و کودک
پیرمرد و کودک
پسرک کوچک چهارساله هرروزعصرکه همراه مادربزرگ فاصله طولانی مهدکودک تا خانه را پیاده ودرمیان برفها درسرمای سردزمستان طی میکرد، قبل ازورود به خانه با سرعت خود را به پیرمرد میرسانید ودرآغوش او جای میگرفت و بدون آنکه حرفی بزند کمی اورانگاه میکردوبسوی خانه روان میشد
سرگرمی وشکار
سرگرمی وشکار
آنچه
می نگارم مربوط به امروزودیروز ویک سال ودوسال پیش نیست. بیش ازچهل سال ازآن
میگذرد وخوب یا بد گذشته است . آنانکه همراه بودهاند برخی نیستند و شاید
بازماندگانشان به خاطرنیاورند ویا ازگذشته عزیزانشان بی خبرباشند. هدفم ذکرخاطره
است ونام بردن ازآنچه ممکن است درآینده برای آنان که این خاطرات راخواهند خواند
جالب ویادآورگذشته پدرانشان باشد.
برج های کبوتر
برج های کبوتر
در گوشه و كنار شهر تاريخي اصفهان برج هاي مدور و مرتفعي به چشم مي خورند كه بسياري اشتباهاً آنها را دژهاي قديمي شهر به حساب آورده اند.
اين برج ها به كبوتران تعلق داشته و كبوتر خان يا كبوترخانه ناميده مي شده اند بسياري از جهانگردان و خارجياني كه در روزگار صفويه به ايران آمده اند و اصفهان را مورد بازديد قرار داده اند تصاوير زيبايي از اين برجها در سفر نامه هايشان آورده اند و در باره آنها مطلب نوشته اند. با مطالعه اين سفرنامه ها مي توانيم به زوال تدريجي اين برج ها واقف شويم.
در قديم پرورش و نگهداري كبوتر در ايران معمول بوده و كبوتر خانه ها براي بدست آوردن فضله اين كبوتران ساخته مي شد. اين فضولات پس از مخلوط شدن با خاك، كود بسيار عالي مي شد تا خربزه و هندوانه و ساير ميوه هاي جاليزي بهتر پرورش يابند. يكي از خارجياني كه در عصر قاجاريه اصفهان را ديده از اهمال و سهل انگاري دولتمردان و حكام در نگهداري اين برجها اظهار تاسف كرده و اهميتي كه فضولات اين كبوتران براي مزارع داشته اند اشاره مي كند.
به هر صورت اين برجهاي گرد و بلند كه قسمت فوقاني آنها داراي طرحهاي زيبا و دل انگيز هستند داراي حجره هاي كوچكي در داخل مي باشند. اين حجره ها براي اين ساخته شده اند تا كبوتران آشيانه هاي خود را در آن بسازند.
در سالهاي اخير سازمانهاي مسئول براي حفاظت و مرمت برجهاي كبوتر اقدامات جدي را آغاز كرده اند. زيرا علاوه بر مطالعه و پژوهش در معماري اسلامي با بررسي بيشتر اين نكته مشخص مي گردد كه معماران ايراني در آن روزگاران علاوه بر صرفه جويي در زمين براي بهبود محصولات كشاورزي چه شگردهايي به كار مي برده اند. البته اين برجهاي كبوتر مخصوص اصفهان نبودند. در شهرستانها و روستاهاي تابع نيز برجهاي زيبايي مي بينيم كه براي همين منظور ساخته شده اند.
۱۳۹۱ آبان ۱۴, یکشنبه
استان اصفهان را بیشتر بشناسیم
منبع: ویکی پدیا
جمعیت این شهر ۸۰ هزار نفر است و از محلات مرکزی-قهنویه-سرارود-درچه-شیخ آباد-نصیر آباد-قلعه -دهنو-محمدیه سجادیه-صادقیه -نهچیر-اسماعیل ترخان-صفائیه -چاقات-لِوَرک-تشکیل شده است. هنرخوشنویسی وشعر دراین شهر رشدچشمگیری داشته است. تیم فوتبال ساحلی استقلال مبارکه هم اکنون در لیگ برتر فوتبال ساحلی ایران حضور دارد. وجود کارخانجات متعدد مانندفولادمبارکه، سیمان سپاهان، فرآورده های نسوز، صنایع نظامی هفتم تیر و ... باعث آلودگی بیش از حد آب رودخانه، هوا و مزارع شده است تا جاییکه محصول برنج این شهرستان در برهه ای از زمان، بیماری زا خوانده شد.این ناحیه ی بسیار آلوده بیشترین آمار بیماری ام اس در استان اصفهان را داراست و بیشترین میزان در کشور نیز به استان اصفهان تعلق دارد.وجود صنایع مذکور همچنین باعث افزایش تعداد مبتلایان به سرطان طی سالهای گذشته در این شهرستان و شهرهای حومه شده است.
روستاهای شهرستان مبارکه:کوشکیچه-بارچان-دستگرد مهراوران-باغملک-اکبرآباد-اراضی-جوهرستان-خرم آباد-هراتمه-فخرآباد-دهسرخ-اسدآباد-احمدآباد-بروزاد-دهنو-وینچه-حوض ماهی-فخر اباد-جوشان-احمداباد-میراباد
*******************
۱۳۹۱ آبان ۱۳, شنبه
معین
اطلاعات هنرمند
نام مستعار : معین
زادروز :۱۳۳۰
اهل کشور : ایرانی
کارها: خواننده
مدت کار :تا کنون - ۱۹۸۲
نصرالله معین نجف آبادی (متولد اول دیماه ۱۳۳۰ در نجف آباد اصفهان) خواننده سرشناس موسیقی پاپ ایرانی است. او بیشتر با نام معین شناخته میشود. وی هماکنون مقیم آمریکا است و در شهر سانتا روزا، کالیفرنیا زندگی میکند.
اصفهان
** دوره ماد ها :
*
پس از ورود آریائیان ، عیلامی ها بر اصفهان فرمانروایی داشتند .
*
این منطقه در دوران ماد جزو قلمرو قوم ماد « پارتاکنیا » به شمار می رفت و محل
زندگی آنان « ایالت پارتاکنا » به مرکزیت شهر « پرتیکان » نامیده می شد .
۱۳۹۱ آبان ۱۲, جمعه
قهفرخ - قسمت پنجم
فرخشهر با محدوده قانونی ۹۰۰هکتار سطح فضای سبز آن ۴۷هکتار وسرانه فضای سبز ۱۶مترمربع دومین شهراستان ازلحاظ فضای سبز است
بعضی از مردم شهر معتقدند که در زمانهای قدیم امام علی از این مکان با اسب خویش گذشته و حفره (این محل دارای یک حفره مدور عمیق به عمق ۶۳ سانتیمتر و به قطر ۱۵ سانتیمتر است) مذکور جای پای اسب ایشان است. ضمنا یک جای شمشیر هم در نزدیکی این سوراخ قابل مشاهدهاست که گفته میشود این همان جای ذوالفقار است. همچنین از برخی از قدیمیترهانقل می شود که سابقا جای پای انسان نیز بر سنگها قابل مشاهده بوده است البته ان باور مدرم محل مباشد ولئ در اصل ان حفره ها بر اثر بارش
قهفرخ - قسمت چهارم
از جمله مکان های تفریحی دیگر مردم محلی میتوان مزارع ده ، پا چفت سفلی و علیا، طاهر آباد ، شولی، سارقایا ، را نام برد که بزرگترین آنها که در دامنه کوه معروف چفت واقع شده با نام پا چفت و در دو قسمت ایجاد شده است با همت یکی از بزرگان محلی بنام میرزا مهدیقلی اخوان که بعد ها به بزرگزاد ارباب تغییر نام داد با حفر چندین چاه ، قنات پر آبی را در مسیری طولانی ایجاد کرد که آب آن از دامنه چفت تامین میشود و در فصل تابستان حتی امکان نگهداشتن دست در آن آب بیش از چند ثانیه نیست . قنات چفت بیش از یکصد سال است که به صورت مداوم مزرعه پا چفت را سیراب میکند و از آب بسیار گوارا نیز برخوردار است .مرحوم مهدیقلی بزرگزاد ارباب علاوه بر عشق به آبادانی و ایجاد مزارع در آن منطقه داشت و با همت او مزارع متعددی ایجاد شد
قهفرخ - قسمت سوم
این سنگ نوشته از زمان شاه عباس دوم باقی ماندهاست.براین سنگ اشعاری حک شده که حاکی از این است که درتابستان ۱۰۶۲ هجری قمری طی مدت یک ماه مسیر گردنه رخ بدستور شاه عباس تعمیر شدهاست وشعر حک شده براین سنگ چنین است :
بارالها به حق هشت وچهار
شاه عباس را سلامت دار
که تصدق نمود رخ را ساخت
شود ازعمرخویش برخوردار
این دعا ورد خلق شدشب ورو
عصرمهدیش را معاصر دار
قهفرخ - قسمت دوم
تاریخچه فرخشهر
سابقه اسکان جمعیت در مکان امروزی فرخشهر به استناد متون و ابنیه تاریخی موجود به حدود ۵ قرن قبل نسبت داده میشود و ازجمله بنای مسجد جامع تخریب شده شهر، شاهدی براین مدعا است (البته آثاری به تازگی از اطراف آب رباط -در نزدیکی پلیسراه فرخشهر اصفهان- به دست آمده که سوابق تاریخی دیرینه تری را نشان می دهد اما هنوززمان دقیق آن مشخص نشده است
۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه
قهفرخ - قسمت اول
فَرُّخشَهر که در مسیر راه شهرکرد-اصفهان قرار دارد تا قبل ازتقسیم بندی استان اصفهان به اصفهان وچهارمحال و بختیاری ، جزو توابع اصفهان بود نام قدیم آن قهفرخ بودهاست. قهفرخ برگرفته از گردنهای به نام رخ در حوالی این شهراست که بعدها به فرخ شهر تغییرنام یافت. این شهرزادگاه ثریا اسفندیاری بختیاری شهبانوی سابق ایران و آصف قهفرخی از شاعران نامداراست.
قالی وقالیچههای بختیاری فرخشهردردنیا مشهورند.مردم این شهر به زبان فارسی صحبت میکنند.
قالی وقالیچههای بختیاری فرخشهردردنیا مشهورند.مردم این شهر به زبان فارسی صحبت میکنند.
تاج اصفهانی
تاج اصفهانی در سال ۱۲۸۲در اصفهان متولد شد. پدرش شیخ
اسماعیل معروف به تاجالواعظین بود که تا حدی با دستگاههای موسیقی سنتی ایرانی
آشنایی داشت. تاج در ده سالگی نزد پدر و استادانی چون سید عبدالرحیم اصفهانی،نایب اسدالله، میرزا حسین ساعت
ساز(خضوعی)، میرزا حسین عندلیب، حبیب
شاطرحاجیبه دانش اندوزی پرداخت.[۱]وی به اشعار سعدی علاقه زیادی داشت و
گزیدههایی از اشعار سعدی و دیگر شاعران را حفظ بود و در هنگام اجرای آواز به
مناسبت زمان و محیط از آن اشعار استفاده میکرد.]او از همان سال ۱۳۱۹ همکاری با رادیو را آغاز کرد و از ۱۳۲۸ به همکاری با رادیو اصفهان پرداخت. تاج ضمن خوانندگی، سرپرست
نوازنندگان رادیو اصفهان گردید. وی در رادیو اصفهان به اجرای برنامههایی با تار اکبرخان
نوروزی و برنامه آموزش گوشههای دستگاههای موسیقی
ایرانی پرداخت.او چندی بنا به ارشاد قطب السادات،
نزد شیخ
۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه
نوای اصفهانی
مرحوم جعفر نوابخش متولد 1293 شمسی مدرس و شاعر، متخلص به نوا. وى در
اصفهان به دنیا آمد. پس از فوت پدر به كرمانشاه رفت و تحصیلات مقدماتى را به پایان
برد. او پس از طى تحصیلات متوسطه به تحصیل علوم قدیمه پرداخت. سپس در 1329 ش به
استخدام فرهنگ درآمد و به تدریس در مدارس اصفهان اشتغال ورزید. وى از مؤسسین انجمن
ادبى كمال است. از آثارش: «نواهاى جانگداز»، و دیوان اشعار نوای اصفهانی به یادگار
مانده استسروده ای
از نوا
در اندیشه بینوایان
کمال مرد بجاه و جلال وشوکت نیست
در اندیشه بینوایان
کمال مرد بجاه و جلال وشوکت نیست
یوزبا شی
یوزبا شی
دربین
سالهای هزارودویست وهشتاد تا هزاروسیصد وشصت شمسی درشهراصفهان مردی زندگی میکرد
شیرین زبان وحاضرجواب و منتقد ی آزاده و
نترس و درآن هنگام که جراید و نشریات چندان جرأت و جسارت انتقاد ازکسی را نداشتند
او برکارمسئولین نظاره داشت وآنان را با روش های خود مورد انتقاد قرارمیداد.
رضا ارحام صدر
بر گرفته از سایت ایرانیان . کام
در این قسمت به معرفی رضا ارحام صدر معروف به «شکرپاره اصفهان» می
پردازم
در این قسمت به معرفی رضا ارحام صدر معروف به «شکرپاره اصفهان» می
پردازم
او
زاده شهراصفهان بود
اهل
هنر وشوخ زبان بود
عمری
همه را به خنده واداشت
رک
گوی و صریح درزبان بود
درصحنه
رها و بی تکلف
قصد
وغرضش پاک عیان بود
او
رفته ازاین جهان و لیکن
برصدرهنر فخرزمان بود
امان
رضا ارحام صدر
رضا
ارحام صدر (زاده ی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۲ در محله پاقلعه اصفهان، مرگ در ۲۴ آذر ۱۳۸۷)، بنیانگذار مکتب کمدی
انتقادی در تئاتر ایران بود که بعد ها به مکتب تئاتر اصفهان نیز مشهور شد. او
فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۲۶ با بازی در تئاتر آغاز کرد و موسس «گروه هنری ارحام
دبیرستان ادب
دبیرستان
ادب در اصفهان
یکی از
قدیمیترین دبیرستانهای
اصفهان است. شالوده
تأسیس این دبیرستان، توسط دکتر بروس انگلیسی در حدود سال ۱۲۴۹ خورشیدی
(۱۸۷۰ میلادی) در محله جلفای اصفهان
به عنوان مدرسه و سپس کالج بنیان نهاده شد. پس از دکتر بروس، اسقف استیورت در سال ۱۲۷۲ خورشیدی کالج را از جلفا به
خانه امین الشریعه واقع در چهار سوق شیرازیها (نام کنونی: خیابان هشت بهشت) منتقل
کرد. پس از اسقف
جلال برجیس
دیداری دست داد با دوستی که یاد آور دوران کودکی و نوجوانیم درزادگاهم شد ، دوستی که پدرش ادیب، شاعر، مدرس، و بنیان گزار مدرسه وازفرهنگیان خوش نام و با ارزش اصفهان بود .
دیوان شعرش با تخلص فروغ که نام مدرسه اش نیزهمان بود درهرخانه ای یافت میشود سالیان درازعمرش را صرف تربیت وآموزش جوانان اصفهان کرد وزحمات زیادی دراین راه کشید
زاینده رود
شهرپرآوازه ام اکنون به
غربت خفته است
کوچه ها تاریک
خانه ها را چادری ازغم به
سر
شهرخاموش است و درماتم
فرو
رود پرآبش تهی از
زندگیست
بردرختان تنومندش دگربرگی
نمی رقصد به باد
بلبلان سردرگریبان کرده
اند
شورو شادی رخت بربسته
نشاط
درسکوت و درسکون چشم
انتظار
تا که یکباردگرجاری شود
آب روان
دردرون جویبارزندگی
زاینده رود
ترا
نه
دلم میخاد به اصفهان
برگردم
ترا
نه ای با صدای دلنشین آقای معین هنرمند ارزنده همشهریمان حتما شنیده اید با این
مضمون
دلم
میخاد به اصفهان برگردم
بازم
به اون نصف جهان برگردم
برم
اونجا بشینم در کنار زاینده رود
بخونم
ازته دل ترانه و شعرو سرود
و
الا آخر که بسیار زیباست و زیباتر اجرا شده ولی در این روزها که آدم دلش خون میشه
وقتی زاینده رود را می بینه دیگه دلش نمیاد این ترانه زیبا را گوش بده و افراد بی
حوصله و بیکاری مثل من هم میرو ند و متن
ترانه را تغییرمیدهند و به صورت زیر در می آورند و با هما ن آهنگ میخوانند
دلم
میخواست که یک
الاغی داشتم
تو
د ست را ستم یه چراغی داشتم
روزا
با الاغ خود، ازاین ورزاینده رود
می
بردم توریستا رو، یکی یکی اون وررود
یکی
یکی اون ور رود
شب
که میشد، با الاغم، میروندمش تو رودخونه
ا
و نقدر یونجه میخورد ش ، بشه مست و دیوونه
بشه
مست و دیوونه
چی
بگم ، با کی بگم ، زاینده رود یونجه
داره
دیگه
از آب خبری نیس تا بخا ی خشک زا ره
تا بخای خوشک زا ره
بخدا
این دل من پر از غمه
خر
من یونجه براش یه مرهمه
هرچی
من بهش میدم کا ه و علف
هی
میگه با زم ، کمه بازم کمه
چی
بگم با کی بگم زاینده رود یونجه داره
وسطش
یونجه شده یه ذره آبم نداره
یه
ذره آبم نداره
نه
دیگه این وا سه ما رود نمیشه
وا
سه مردم دیگه پر سود نمیشه
چی
بگم با کی بگم زاینده رود لاله زاره
برای
الاغ من
یه عالمه یونجه
داره
یک
عالمه یونجه داره
یاد
کاهووسکنجبین های سرپل خواجو به خیر
اشتراک در:
پستها (Atom)